نظرسنجي بهترين مجري تلويزيون که دو هفتهي پيش در برنامهي تلويزيوني «فرش سپيد» گروه نوجوان شبکه دو سيما برگزار شد سر و صداي زيادي به پا کرد و حواشي زيادي به وجود آورد. همانطور که از قبل انتظار ميرفت، با دو دوتا چهارتايي ساده و چيدن چند فاکتور اصلي کنار هم، برتري تعدادي از مجريان پيش از پايان نظرسنجي هم قابل حدس بود. اما آن چه باعث برتري، رجحان و محبوبيت يک مجري بين ديگران ميشود، جدا و به دور از هيجان و تبي که در روزهاي نظرسنجي بين شرکتکنندگان نوجوان و جوان برنامه حکمفرما بود، هنوز قابل بررسي است.
ـ چرا در نظرسنجي فرش سپيد اول دوم شدي بعد سوم شدي؟
اولا هر دويش براي من جاي خوشحاليست چون اين نشان ميدهد که تعدادي از آدمها هستند که اجراي من را پسنديدهاند و خيلي هم ازشان ممنونم. دوم اين که براي من برد است، من اين را براي خودم يک افتخار ميبينم و خيلي هم متشکرم از مخاطبان برنامه که اين اتفاق را رقم زدند. فکر ميکنم نظر مردم، يعني کساني که نظرشان اين بوده که من ميتوانم آن اسمي باشم که توي پيامکشان ميفرستند، روزهاي اول اين کار را کردند؛ روزهاي بعد تعداد ديگري که با خبر شده بودند، بعد آنها شروع کرده بودند به راي دادن. فکر کنم روز اول باخبر نبودند، بعد باخبر شدند و اين اتفاق باعث شد که درصدها جابهجا شود. خيلي هم فرقي نميکند، اصلش همين حضور همهجانبهي تعداد زيادي از مخاطبان بوده که خب همين براي ما باعث دلگرمي بود.
ـ فکر ميکني اگر اين برنامه، برنامهي خودت نبود و يک برنامهي ديگري در يک شبکهي ديگري بود و نظرسنجي ميگذاشت بار هم تو جزو سه چهار نفر اول بودي؟
من در مورد اين مطلب با اطمينان ميگويم که نه، اين اتفاق نميافتاد و اصلا منطقي هم نيست که اين اتفاق بيافتد. من نسبت به اکثريت قريب به اتفاق اسامياي که به ۳۰۰۰۰۲۶۶ پيامک فرستاده شد سابقهي کمتري دارم در رسانهي مليمان. همين اتفاق هم بعد از هفتاد برنامه افتاد. خيليها هستند که مخاطب برنامهي ما نيستند و من را نميشناسند ولي ديگران را ميشناسند و از اين سوال و اين نظرسنجي باخبرند و به آنها راي ميدهند اصلا خيليها ممکن است من را نشناسند، دنيايي از شبکههاي استاني داريم. حق انتخاب با مردم است. رندوم هم که حساب کني خيلي از مردم هنوز من را نديدهاند، تازه شايد ببينند هم تعدادي باشند که از من خوششان نيايد. تعداد زيادي از مردمي که به اجراي من علاقهمندند بينندهي فرش سپيد هم هستند، خب مطمئنا راي من در برنامهي خودمان از خيليها بالاتر ميرود.
ـ اکثر مخاطباني که در نظرسنجي شرکت کردند نوجوان بودند، به نظرت چرا خيلي از مجريان قدرتري مثل آقاي شهيديفرد راي بالايي نداشتند؟ مخاطبان ما به برنامههايي که آنان اجرا ميکنند اهميتي نميدهند و ژانر برنامههايي که ميبينند آن نيست، يا به اين خاطر است که تعدادي از اين مجريان الان آنتن ندارند؟
مطمئنا همان کسي هم که در حال حاضر به من راي داده خودش متوجه و معترف به اين هست که من با مثلا محمد صالحعلاء و شهيديفرد حداقل در يک سري از ژانرها خيلي فاصله داريم. اصلا کاري که از محمد صالحعلاء ساخته است شايد تا آخر عمرم هم از من ساخته نباشد و متقابلا شايد کاري که از من ساخته است در حوزهي تخصص و توانمندي خيليهاي ديگر نباشد. ببينيد، محمد سلوکي هم در برنامه گفت که الان اين مقايسه مقايسهي درستي نيست. مگر ميتوانيم مثلا بگوييم بخاري بهتر است يا يخچال؟! هر دويش در يک زمينهاي لازم است به هر حال. راهي که من براي خودم تعيين کردم که در مسيرش قدم بر دارم، خيلي فيلدش جداست از تخصصي که محمد صالحعلاء سالهاست دارد با استفاده از آن برنامه اجرا ميکند، شهيديفرد، فرزاد حسني و يا به همين ترتيب خيليهاي ديگر. شايد اجراي من، يک دنبال کردن به هدف به اعتلاء رساندن ژانري باشد که فرزاد حسني از نظر من خطشکنش بود. ممکن است مثلا در اين سيستم بشود گفت که اجرا، آن هم کمي البته، نه زياد، شبيه ميشود و يا شمهاي از آن اجراي خاص پيدا ميکند، اما باز هم کار دوستاني که نام برده شد با کار من خيلي متفاوت است. زبان نوجوان امروز هم اين است؛ زبانش زبان برنامهي فرش سپيد است. زبان نوجوان امروز مثلا زبان برنامهي دو قدم مانده به صبح نيست. نه زماني هست که نوجوان بتواند برنامه را ببيند، نه بحثهايي دارد که دغدغهي آني و بهروز نوجوانان باشد، پس طبيعتا برنامهي من را ميبيند و خب وقتي هم که برنامهي من را ببيند، بين من و من، من را انتخاب ميکند.
برچسب : افتخاری, نویسنده : fallgoosh بازدید : 174